لطفا این تصویر را با من مشاهده کنید. خیابانی نیمه روشن از مغازه های مختلف که در آرامش شب میزبان رفت و آمد آدم های جور واجور است و هر گوشه ای کسی در حال فروختن چیزی است. بدون اغراق نیمی از جمعیت حاضر غرق در موبایل هایشانند و لایه ی مجازی جامعه را به لایه ی واقعی آن ترجیح می دهند. بگذریم. در این صحنه میان تمامی کسانی که در حال فروحتن چیزی هستند نقطه ی مشترکی وجود دارد. بیایید دوباره به تصویر نگاه دقیق تری بیاندازیم.
غایت محتوای بازاریابی
در این خیابان، پسری در حال قدم زدن کنار بساطی های خوراکی است. ترکیب تیپ لباس هایش هارمونی دلنشینی دارندکه با وجود گشادی و لختی به تنش، به جذابیت او افزوده. چیزی که او میفروشد خوش تیپی اوست و نقد رایجش هم توجه است. محتوای بازاریابی او لباس، وکس مو و حتی ژست راه رفتنش است. عطر کره ی سرخ شده در هوا پیچیده است و بساطی روی بلال هایش برس می کشد. دکلمه ای کوتاه سر می دهد از شیرینی بلالش و شیر بودن ذرت. ریسه ای هم به وسواس دور تا دور بساطش پیچ خورده تا فضا را دلنشین تر کند. اینها هم همگی محتوای بازاریابی او هستند. اگر هم خوش مشرب باشد مشتری ثابت پبدا می کند.
بر فراز آن بساطی و پسر خوش تیپ بنر تبلیغاتی دیجیکالا و در نشیب سر ها توی گوشی موجی از کمپین های تبلیغاتی مختلف. همه به آرزوی فروش. اما برنده ی این فستیوال بی پایان کیست؟
کاش بشود دنیایی فرض کرد که همه در آن بفروشند. شاید هم بشود. چرا که نکته ای امیدوارکننده در افق دنیای فروش به چشم می خورد. این طور که معلوم است بهترین و ثابت شده ترین روش تضمین افزایش فروش، گفتن حقیقت است. پس اگر قولی ندهیم که از پس آن بر نمی آییم و همزمان تلاش کنیم تا بتوانیم قول های بهتری بدهیم می توانیم مطمئن شویم که نتیجه می گیریم. بیایید قضیه را در بستر کسب و کار بررسی کنیم.
انواع محتوای بازاریابی
واقعه ای مثل social media وقتی تا این حد قدرتمند است که در عرض پانزده سال لایه ای مجازی زیر پوست واقعیت ایجاد می کند، حتی از تولد اینترنت و اپیدمی گوشی تلفن همراه هم دنیای فروش را بیشتر متحول می کند. دلیل اصلی آن هم بنا شدن رسانه های اجتماعی بر روی همین دو ستون است؛ یعنی اینترنت و موبایل.
با وجود این شرایط محتوای بازاریابی به دو نوع تقسیم شده است.
- مجازی: تصویر کسب و کار شما که به جامعه ی هدفتان نشان می دهید.
- واقعی: کیفیت محصول و برخورد شما با مشتری حین ارائه خدمات
محتوای مجازی
متاسفانه یا خوشبختانه هر کسب و کاری باید حضورش را در فضای مجازی منطبق با فرهنگ حاکم بر آن کند. در حال حاضر که توجه مخاطب، ارز رایج رسانه های اجتماعی است، محتوای کوتاه، مفید و چشم نواز قابلیت وایرال شدن بیشتری دارند. اما به کسب و کار ها که میرسیم، اگر از این الگو ها پیروی کنیم پا در جنگ اشتباهی گذاشته ایم. شما به عنوان کسب و کار در رقابت با صنعت سرگرمی و جذب توجه سطحی نیستید. چالش شما پیدا کردن کسانی است که به خدمات یا محصولتان علاقه مند یا نیازمند هستند.
محتوای واقعی
دلیل اینکه عنوان این مقاله "محتوای بازاریابی همان مشتری مداریست" انتخاب شد، انطباق این دو مفهوم با هم به صورت جدایی ناپذیر از همدیگر است. دوران جملات کلیشه ای و تحریک آمیزی مثل "یکی بخر، دو تا ببر" و "تضمین کیفیت" یا "حراج تا آخر امروز" به واقع تمام شده و توهین به مشتری است که بخواهیم او را به تله بیاندازیم. حتی اگر هنوز هم چنین محتوایی وجود دارد، شکی نیست که افراد جامعه مشتاق به خرید و دریافت خدمات از برندی هستند که مثل دوستی دلسوز آنهاست و فقط چشم به جیبشان ندوخته.
گام های تولید محتوای بازاریابی
حال بیایید به صورت کاربردی به گام های مسیر پر پیچ و خم تولید محتوای بازاریابی بپردازیم. چرا که بازاریابی بدون محتوا ناممکن است.
گام اول (تولید محتوا)
با فرض بر اینکه شما محصول یا خدمتی برای ارائه دارید که به کشتی گرفتن با این مقاله راضی شده اید، می خواهیم به پروسه ی رسیدن به نقشه ای کلی برای تولید محتوای بازاریابی بپردازیم. خود محتوا، کیفیت و میزان مفید بودن آن از نظر کاربر، چالش اصلی ما برای فائق آمدن بر بازار است.
شاید اگر بخواهم همه ی گزافه گویی ها را کنار بگذارم و فقط یک پیشنهاد برای بهتر کردن کیفیت محتوایتان بدهم، اینست که هیچوقت دست از تولید محتوا نکشید. کفشی آهنین به پا کنید و آنقدر این کار را انجام دهید تا متخصص سبک و سیاق خود شوید. هر کس روش خودش را برای خلق زیبایی دارد. کافیست صادقانه از خود بپرسید کاربر من به چی نیاز دارد و سپس خلق کنید. بنویسید، عکاسی کنید، با هوش مصنوعی تصاویر حیرت انگیز خلق کنید و اگر خود را خلاق می دانید واقعیت را با هوش مصنوعی تلفیق کنید.
در سایتی مثل انگاره میتوانید عکس هاتون رو به هوش مصنوعی بدهید تا بر روی آن ها شناخت پیدا کند و سپس به خواست شما تغییرات مختلفی روی آن پیاده کنید. می توانید تصویر را به فیلم تبدیل کنید و خیلی کار های دیگه که در مقاله ی بعدی به آن مفصل می پردازیم.
گام دوم (الهام گرفتن)
پس از کمی تولید، دستتان که راه افتاد، وقت اکتشاف است. برای محتوایی که می خواهید تولید کنید مثال های ریز و درشت ببینید. با این کار خواسته های کاربران و مشتری های بلقوه ی خود را هم خواهید شناخت. البته که این گام به صورت موسیقی متن باید در تمام دوران ها حضور داشته باشد اما پس از کمی تلاش برای تولید دیگر میدانید دنبال چه بگردید.
از آنجایی که محتوای بازاریابی با هنر آمیخته شده و اگر خالق هستید ، الهام گرفتن می تواند از هر جایی باشد. کافیست با هدف ایده یابی برای محتوایتان به دنیا بنگرید و سوال درست بپرسید تا جهان خودش را طور دیگری به شما نشان دهد.
گام سوم (نشر محتوا)
حضور دائم در عرصه ی مجازی و واقعی امری انرژی بر و وقت گیر است. اما اگر با قابل اتکا بودن به عنوان یک کسب و کار همراه شود حتما به ثمر می نشیند. رشد آرام آرام و به اصطلاح ارگانیک راه بسیار خوبی برای یاد گرفتن خواست مشتری و تولید محتوای با کیفیت تر است. از یک شبه دیده نشدن نترسید و ناامید نشوید.
کمی که با محتوا آشنا شدید می توانید با اشخاص مرتبط با زمینه کاریتان همکاری کنید و اینگونه به جوامع بزرگتری معرفی خواهید شد. به یاد داشته باشید ایجاد موج تبلیغاتی بزرگ ممکن است بیش از ظرفیت تامین خدمتتان مشتری به سمتتان بیاورد. پس کوچک شروع کنید.
گام چهارم ( همدلی)
از مشتری هایتان بپرسید. یا اگر خودشان مایل به راهنمایی هستند کوش بسپارید و خودتان را با کوک آن ها تنظیم کنید. هیچ کس اندازه ی برایند نظر مشتری هایتان، عالم به اینکه شما باید به کدام سمت برید نیست.
برون سپاری
بهترین اتفاق ممکن برای یک کسب و کار نوپا داشتن عضوی است که منحصرا به تولید محتوا می پردازد. چه مقاله باشد چه ریلز اینستاگرام؛ چه مدل پاسخگویی تلفنی باشد چه نحوه ی تحویل محصول یا پشتیبانی. در صورت نبود چنین گوهری در تیم خود، تشخیص زمان درست برای استخدام تولید کننده محتوا و همچنین تشخیص نوع درست محتوا بستگی به مرحله ای دارد که کسب و کارتان در آن قرار دارد.
از من می شنوید؛ اشتباه من را نکنید و ارزان ترین سایت آماده ی موجود را بخرید و روی مقاله های مفید تمرکز کنید. موبایتان را بردارید و با ویدیو های ساده از کارتان شروع کنید و در اینستاگرام بگذارید. آنجایی که گردش مالی ایجاد کردید به تیم های حرفه ای رجوع کنید؛ نه با جیب خالی. از هوش مصنوعی سو استفاده کنید و تا جای ممکن کم هزینه ویترین خود را زیبا کنید.
سخن آخر
نهایتا کسب و کار شما برآیند تصویریست که مجموع کسانی که برندتان را میشناسند در ذهن دارند. هر تعاملی بین شما و مشتری این تصویر را تغییر می دهد. حتی نحوه ی خداحافظی پیک محصول ارسال شده.
در تولید محتوا مصرانه مستمر باشید و از هر بازخوردی استقبال کنید.
آنچه در محتوای بازاریابی اهمیت دارد رسیدن به فروش بیشتر نیست، فایده مند بودن و زیبایی آن از نظر کاربر است. هر کسی با هر استانداردی زیبایی را ببیند میشناسد و به تحسین آن بر می آید. فروش، محصول جانبی کیفیت داشتن است نه هدف آن، هدف افزایش کیفیت است.
به خودتان ایمان داشته باشید و به خلق زیبایی برخیزید.
عماد رضایی